ما روی آنزیم آلفا آمیلاز که یکی از سه آنزیم مهم انسانی و محیطهای زنده است، کار کردیم و موفق شدیم بازده فرایند استخراج و خالص سازی آن را در روش جداسازی مایع مایع تا دو برابر ارتقا بدهیم. شکل کلی کار هم این بود که نانو ذره را کانجوگیت و تبدیل به کلاستر پلیمری می کردیم. درنتیجه فرایند خالص سازی با بازده بسیار بیشتری انجام میشد.
بله. مقاله هم برای گروه Nature فرستاده شد و در Scientific Report چاپ شد. چون از تکنیکهای کاملاً به روز استفاده کردیم؛ مثلاً saxs که از دقیقترین و به روزترین تکنیکهای آنالیز در بیوتکنولوژی است. یا از تکنیک CD که تکنیک سطح بالایی است و TEM بسیار دقیق و باکیفیتی گرفتیم. امکانات این کار را هم در شریف نداشتیم و از تجهیزات انستیتو پاستور و دانشگاه تهران استفاده کردیم.
به تشویق استادان راهنما در طول دوره دکتری برای فرصت مطالعاتی از پناستیت پذیرش گرفتم؛ اما تصمیم گرفتم که برای پست داک بروم نه فرصت. بعد از دفاع برای پذیرش از MIT اقدام کردم. پذیرش و حتی ویزا هم گرفتم؛ اما استادی که بنا بود با او کار کنم
از MIT به هاروارد رفت. من هم تصمیم گرفتم دوباره برای پذیرش اقدام کنم تا بتوانم با او کار کنم. پذیرش از هاروارد هم گرفته شد و برای ویزا هم اقدام کردم و ویزا هم انجام شد.
خود من هم در دو سال آخر دکتری با کاربرد نانوبیو در روشهای درمانی آشنا شدم. الان از مهم ترین کاربردهای نانوبیو دارو رسانی است؛ ازجمله در درمان سرطان. مثلاً در شیمی درمانی داروی سمی وارد بدن میشود و بافت سرطانی و سالم هر دو را تحت تأثیر میگذارد. در روشهای ایمنوتراپی که درمان مبتنی بر تقویت سیستم دفاعی بدن است، تلاش میشود به صورت گزینش شده دارو تنها به نقطه هدف برسد. مثلاً در مؤسسه ای مثل danafarber سرطان پوست، ملانوما در گرید بالا را با این روش با موفقیت 70 درصد بهبود ایجاد میکنند. البته روش نویی است و بسیار پرهزینه و هنوز در مراحل تحقیقاتی. در مواردی به تازگی درحال اخذ تأییدیه FDA است. بعد از دکتری با انستیتو پاستور و ستاد نانو زیست فناوری معاونت علمی وارد مذاکره شدیم تا
ما هم این فناوری را وارد کشور کنیم. معاونت علمی هم حمایت زیادی کردند. حتی حاضر شدند هزینههای انتقال فناوری را هم تأمین کنند؛ چرا که آینده درمان سرطان این حوزه است. اما انتقال فناوری از یک دوره دانشگاهی به سادگی بیرون نمیآید.
ما هم برای این کار وارد مذاکره با شرکتها و آزمایشگاههایی شدیم که روی این مسئله در حوزه کاربردی و نه دانش کار می کردند. این کار یک حوزه تحقیق و پژوهش دارد و یک حوزه کاربرد. حوزه کاربردیاش در بیمارستانها و انستیتوهای درمانی است و البته تحقیق در آزمایشگاههاست. هاروارد ویژگیای که دارد این است که آزمایشگاه تحقیقاتیاش را در بیمارستان و در کنار
حوزه کاربردی مستقر کرده است. تحقیق و پژوهش را هم در بیمارستان کودکان انجام میدهد که خوب است ما هم از این الگو بگیریم. فرض کنید یک آزمایشگاه در دانشگاه صنعتی شاید خیلی مؤثر نباشد؛ اما وجود این آزمایشگاه در یک بیمارستان بسیار مؤثر است. نه به این معنی که هر تحقیقی بلافاصله وارد درمان شود، باید تاییدیه FDA بگیرد و مراحل زیادی دارد؛ اما این حضور پژوهش در کنار حوزه کاربرد و دیدن واقعیتها تأثیر بسزایی در پژوهش دارد. با چند وکیل هم صحبت کرده بودیم که با حمایت معاونت علمی شرکتهایی در اروپا تأسیس شود و انتقال فناوری ازطریق این واسطهها به ایران ممکن شود. ما الان امکان ساخت خیلی از دستگاهها و داروهای این روش را در ایران نداریم و این روشی برای انتقال فناوری بود. پاستور بنا بود فضا برای لب تحقیقاتی ایجاد کند. با یکی از بیمارستانهای تهران هم برای ایجاد فضای درمانی و بیمارستانی مذاکره شده بود و تأییدها گرفته شده بود.
با پیگیریهای دانشگاه، CBP گفته بود که نقص مدرک دارد. وکلای دانشگاه پیگیری کردند که اینطور نیست و ما قبل از آمدن ایشان چک کردهایم و نقصی در مدارک وجود ندارد. اولین خبری هم که در ایران منتشر شده بود، همین بود که نقص مدرک داشته است. با پیگیری دانشگاه CBP بیانیه دومی داده بود مبنی بر اینکه ما اجازه ورود نداریم.
من بعد از دیدن شرایط گفتم که پس من میخواهم با اولین پرواز برگردم و خودم هم هزینهاش را میدهم. گفتند باید مجوز خروج شما صادر بشود و درنهایت 30 ساعت بعد برای من بلیت برگشت گرفتند. در هواپیما ما تازه فهمیدیم که ماجرا خیلی رسانه ای شده. کلی هم خبر اشتباه بود مثل پزشک بودن من.
بله. پیگیر این هستیم که با اروپاییها این کار را جلو ببریم. البته اروپاییها در این موضوع به شکل محسوسی از آمریکاییها عقبترند؛ اما با چند شرکت و مرکز درمانی اروپایی درحال مذاکره هستیم که در ایران یک مرکز تحقیقاتی و کاربردی ایجاد شود که فرایند انتقال این فناوری به ایران از این طریق انجام شود. چند مرکز هم در ایران پیگیر این کار است. کارها هم از طریق معاونت علمی فناوری ریاست جمهوری درحال پیگیری است.
اتفاقاً این حوزه نیاز به دانش آموخته مهندسی و نانو دارد؛ مثلاً شریف که پایه مهندسی دارد، محل مناسبی برای این است که دانش و کاربرد تخصصی مهندسی نانو در علوم پزشکی و بیوشیمی جاری شود و توان فنی و دانشی در این حوزه تقویت شود. MIT مرکزی دارد به نام Whitehead که یک مرکز بیوتکنولوژی است. مرکزی است که دانش بیوتکنولوژی را توسعه داده و به روشهای درمانی هم کمک کرده. این اتفاقی است که می تواند و باید در دانشگاهی مثل شریف هم به وجود بیاید. مرکزی که در حوزه بیوتکنولوژی پیش برنده دانش و کمک کننده به حوزه بیوشیمی و روشهای درمانی است.